امروز چخبره؟
فیلم سینمایی “سرکوب” ساخته رضا گوران از تاریخِ دوم مرداد ماه سال جاری بر روی پرده سینماهای کشور به نمایش درآمده است. این فیلم در هفته اول اکران خود توانست به فروشِ گیشه 236 میلیون تومان برسد! علاوه بر این، در هفته نخست اکران سرکوب، حدود 18 هزار نفر تماشاگر به تماشای این فیلم، در سراسر سینماهای کشور نشستهاند. حال پس از گذشت دو هفته از اکران فیلم “سرکوب”، این فیلم توانسته به فروشِ گیشه بالغ بر 400 میلیون تومان برسد!
سرکوب
فیلم سینمایی سرکوب توانسته است نظر مثبت بسیاری از مخاطبان را به خود جذب و اکرانِ درخشانی را در کارنامه خود ثبت کند. در این فیلم، هنرمندانی همچون باران کوثری، سارا بهرامی، الهام کردا، پردیس احمدیه، رویا افشار و جمشید هاشم پور نقش آفرینی می کنند. بازیگران خردسال این فیلم “آرتین گلچین” و “عسل قرایی” هستند.
همچنین، “سرکوب” با محدودیت سنی +12 بر روی پرده سینماهای کشور به اکران درآمده است.
یادداشتِ هنگامه قاضیانی (بازیگر مطرح سینما و تئاتر) برای فیلم رضا گوران:
“سرکوب از همان لحظه آغاز شما را می کشاند به هزارتویی از حقیقتهای پنهانِ پشت پنجرههای خانه از خانههای همین شهر! کارگردان این فیلم آنقدر با مخاطب صادق است که محال است که او و شخصیتها را باور نکنیم.
بازیهای بی نظیر و در چرخش همه بازیگران با فیلمبرداری و موسیقی و طراحی صحنه که نشان اتحاد فکری گروه است با کارگردان. همه هم را باور کردند اتفاقی که این روزها در سینمای ایران انگشت شمار است. شاید این خانه، یک خانه آن طرف تر ما باشد خانهای که همه مهر سرکوب بر دست دارند و چشم و قلبشان”.

یادداشتِ سعید قطبی زاده (منتقد و نویسنده سینما و تلویزیون) برای فیلم رضا گوران:
“سرکوب فیلمی پر از ایدههای بکر و ناب در بابِ سرگشتگی، تنهایی و ناکامی انسان معاصر است که در قالب چند شخصیت اصلی، نسلهای مختلف را درگیر این رنج و اندوه ابدی نشان می دهد: مادر و سه دختر و پرستار.
ایده مورد علاقهام این بود که شخصیتها، هم خود از تنهایی رنج می برند و هم خود دیگران را تنها می گذارند و باعث رنج آنان می شوند. کارگردانی فیلم با تعداد محدودی از بازیگرها در یک لوکیشنِ بسته عالی است! همچنین، اگر فیلمبردار باتجربهتری کنار او بود، حرکاتِ پیچیده دوربین بیشتر به مضمون داستان کمک می کرد. تدوین فیلم، بیشترین لطمه را به روند داستانی فیلم زده، طوری که در جاهایی با برشِ غیرمنطقی فیلم، ایجاد شوک و در مواردی بدون دخالت در مسیر صحنهها، ایجاد ملال می کند. اما این احتمال ی رود که در مواردی “چیزی” یا “چیزهایی” از فیلم، قلفتی، بدون بحث مرتبط با تدوین، درآمده باشد یا درآورده باشند.

نمای بلند فیلم!
تک گوییهای رویا افشار در روایتهای ذهنی او به زبان ترکی، زیبا و دلنشین است (و من که ترک نیستم کیف کردم از صدا و بازیاش در این دقایق)، بازی سارا بهرامی تقریبا بی نقص و نیرومند است، طراحی صحنه (با توجه به تمرکز قصه در خانه) می توانست بهتر از این باشد، موسیقی خوب است اما در یکی دو صحنه به دلیل تدوین غلط صدا، قطع ناگهانی دارد. از صحنههای به یادماندنی فیلم برای من، ابتدا نمای بلندی است که به واژگونی سفره توسط پسر بیمار می انجامد (هدایت او در این نمای بلند، در حفظ راکورد زمانی و رعایت حس، فوق العاده است)، دیگری گفت و گوهای تلفنی سارا بهرامی با بهمن (بی آنکه حضور داشته باشد، برای تماشاگر شخصیتی آشنا و ملموس است) و البته کل سکانس حضور جمشید هاشم پور به نقشی مرموز است.
سرکوب علاوه بر ادای دین آشکار به فیلم خوب “آگوست: اوسیج کانتی” به شکلی خلاق، تاثیرپذیر از نمایشنامه “سه خواهر” چخوف و همچنین در فصل پایانی، با نمایش باران در خانه، یادآور “آینه” و بخش اختتامیه “سولاریس” تارکوفسکی است”.